خداوند با گرسنگی از مهمانش پذیرایی می کند

یک شب سه نفر که فقیر بودند و تازه وارد مدینه شده بودند،در مسجد پیامبر از مردم خواستند که آنها را مهمان کنند.یکی را پیامبر اکرم(ص) به خانه بردند،دیگری را حضرت امیر (ع) به منزل بردند و سومی را کسی پیدا نشد به منزل ببرد.لذا به ناچار در مسجد ماند و مهمان خدا شد.فردا که آن سه نفر مجدداً به هم رسیدند،از شام شب گذشته از هم سئوال کردند.اولی گفت من در منزل پیامبر (ص) نان و سرکه خوردم.دومی گفت من در خانۀ امیرالمؤمنین(ع) نان جو و نمک خوردم.سومی گفت ولی من تا صبح هر چه به سقف مسجد نگاه کردم بلکه خدا غذایی بفرستد،چیزی نرسید و شب را گرسنه به سر بردم.جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) فرود آمد و ماجرا را برای حضرت نقل کرد و گفت : خداوند فرمود من هر چه در بهشت و کائناتم گشتم،غذایی بهتر از گرسنگی نیافتم که در خور مهمانم باشد،لذا با گرسنگی از او پذیرایی کردم.

 

منبع : کتاب مصباح الهدی،ص۳۳۷

تهیه و تنظیم : یار آشنا

http://baorafa.blogfa.com/