معرفی اجمالی سالک واصل ، مرحوم سید مجتبی طاهریان
هو الحی
معرفی اجمالی سالک واصل،عارف کامل،معلم اخلاق
آن خاکی افلاکی ، پس از عمری پیشانی بر تربت بندگی ساییدن در برابر معشوق لایتناهی اش ، سرانجام در بزم غدیر 1433 ه.ق (مصادف 13 آبان 1391 ) مفتخر به ولایت مولایش علی (ع) بوسه بر تربت حسین بن علی (ع) نهاد ؛ و سبک بال و فراخ روی همراه ملایکی گشت که سماع کنان و علی (ع) گویان به استقبال مردی از تبار نور آمده بودند که روحش به بلندای ازل بود ؛ تا وی را به میعادگاه عاشقان رسانند.یاران صدیقش نیز با غم و اندوه ، جسم نحیف استاد را تا بهشت هشتم آرامستان خضر (شهرستان خرم آباد) بدرقه نمودند.
و اینک شرحی اجمالی و اندک از شخصیت آن شوریدۀ آسمانی به روایت یکی از شاگردانش :
این وجیزه را می گشایم و ذکری کوتاه و قاصر در اوصاف مردی میبرم که هم فرزند آب و گل مصطفی بود و هم فرزند جان و دل مرتضی! والا مقام مردی از سلاله ای پاک و اطهر که نفس جز به یاد حق نزد! نوشتن و گفتن از اولیاء ا... کاریست بس مشکل ! اول آنکه درک ابعاد وجودی این بزرگان! در دسترس عقول مشوش خاصه عقل همچو منی نیست! و برای این امر عمری تحقیق و عبادت و ریاضت علمی و عملی لازم است و دوم : گو اینکه این شرایط آماده باشد! ازآنجا که روح ملکوتی ایشان بر ما اشراف دارد تا رخصت نفرماید کلامی و کلمه ای بر زبان جاری نمی شود.
مردان خدا را حالاتیست که درآن حال ملک مقرب هم نمی گنجد! کیست و کجاست؟ کسی که این حالات را تقریر و تشریح کند؟!! نهایت انچه در دسترس ما است ظاهر اعمال و گفتار و تآلیفات ایشان است! که البته حض و لمس این ظاهر میسر نیست (الا لا لمطهرون).
اما چه کنیم : آب دریا را گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید! یوسف مصر در بازار است و ما حکم آن پیرزنی را داریم که خروس به دست می شتافت. گفتندش: کجا؟! گفت: می روم تا یوسف را بخرم ! گفتند: چه داری؟ گفت: این خروس! مضحکه اش کردند- گفت: آخر شما سر عشق نمی دانید! هم این مقدار که نامم در صف خریداران یوسف ثبت شود ما را کفایت میکند!!
اکنون ما نیز به بازار وصف سیدمان می شتابیم هراسان و بی چیز! سخن از سید وارسته ایست که لبخند شیرینش چه بسیار فرهاد داشت و چه دلها که در پی لبخندش روان نبود! آرامشش! سخت ترین حوادث و طوفانهای این دنیای پر غصه و پر قصه را به طمآ نینه و سکوتی رام بدل می کرد!
سخن از آقا سید مجتبی طاهریست! مردی با ابعاد وجودی کثیر! که با هر طیف و گروه و دسته ای از خلق ا... که محشور می شد او را از خود می پنداشتند! کارگر ساده ی گاری دار آنقدر با سیدش هم نفس بود و او را از خود می دانست که فقیه عالیقدر زاهد با او احساس قرابت میکرد و فیلسوف فلسفه خوانده همانقدر با سید سنخیت می یافت که عارف واصل طی طریق کرده!
آری خصوصیت تابعان مصطفی(ص) و متابعان مرتضی(ع) اینست.! کمال به گونه ای که خلق ا... با ایشان شاد می شوند و آرام!
خلق سید ما چون خلق جدش حضرت رسول ختمی مرتبت بود خلقی عظیم داشت با لبخندی با شکوه که مدام بوی بهشت می داد!با مردمان به سنت جدش بقدر عقولشان اختلاط می فرمود و هر کس به اندازه ی استعداد و صعه ی وجودیش از سفرۀ با برکت این روح بلند مرتبه لقمه بر می داشت و از کراماتش اینکه هیچ از سفره ی معرفتش کم نمی شد!دیانت و تقوی و اخلاص و علم و صبر و توکل این بی نظیر مرد!! اظهر من الشمس بود! مهربانی و گذشت و ایثارش ،که: آفتاب آمد دلیل آفتاب!
در مراتب علمی و تحقیقی ! بی شک شخصیت این یگانه ی کم نظیر بسیار نا شناخته و مخفی مانده است! به شهادت دوستان اهل فضل! ایشان در چندین علم صاحب نظر و اجتهاد بودند ! فلسفه ی اسلامی و منطق را به دقت و با نظر تحقیقی و بدون استاد! مطالعه فرموده و در تقریر و تحلیل پیچیده ترین آراء فلاسفه! علی الخصوص حکیم متآلهه صاحب حکمت متعالیه! جناب سید الفلاسه ملا صدرای شیرازی ید بیضا داشت!
در علم کلام و تفقه و ادبیات عرب ایشان صاحب نظر بودند ! در علم تفسیر ایشان سوای از اینکه غرقه کتاب ا... بودند تمام تفاسیر کلام الهی را به دو زبان عربی و فارسی با نظری تحقیقی و علمی و مقایسه ای رصد فرموده بودنداز عرفانی ترین تفاسیر تا ساده ترین شان! ایشان با مطالعه ی دامنه دار فلسفه ی غرب از متاخرین تا متجدد ترین آنها بر نظریات و آراء و خصوصا" مشرب فلسفیشان اشراف کامل داشته و در این حوزه دریافتی کاملا" حقیقی و به روز داشتند-حسب ضرورت گه گاه دست نوشته هایی از ایشان در رابطه با فلاسفه بزرگ غرب قرائت شد که البته اجازه ی نشر و یا حتی نسخه برداری نفرمودند!
از دیگر حوزه های تحقیقی سید می توان به تحقیق در متون ادیان و کتب آسمانی و نیز تحقیق و تفحص در عرفان ملل دیگر اشاره کرد به گونه ای که اشراف ایشان بر انجیل چهار گانه تا بدان پایه بود که طی مکاتبات با واتیکان مراتب علمی ایشان برای اهلش هویدا می شود.
یکی دیگر از ویژگی های این انسان کامل : توجه ایشان به علوم جدیده بود شاید اگر گفته شود جدید ترین نظریات و تئوریهای دانشمندان علم فیزیک را مثلا" در حوزۀ کوانتوم پی گیری می فرمودند و کاملا" بر مباحث فیزیک نظری احاطه داشتند برخی متعجب شوند! که این مرد بزرگ با آن همه کثرت عبادت و ذکر و تهجد چگونه فرصت اینگونه مطالعات یافته است؟! و صد البته ایشان در علم نجوم و ریاضی و خصوصا" علم شیمی که به علاقه ی خاص داشتند نیز صاحب اطلاعات عمیق بودند!در علوم متافیزیکی یا بقولی در علوم غریبه بدون اغراق از برجستگان عصر خود بودند که البته بروز نمی دادند،منتهی این کمالات برای اهلش مخفی نماند ! اگر بگوییم ایشان علامه ای ذوالفنون بودند سخن به اغراق نگفته ایم .
ایشان حتی در ادبیات نو نیز صاحب مطالعه ی عمیق بودند و ضمن مطالعه ی آثار کلاسیک ادبیات جهان نظیر آثار ویکتور هوگو ادبیات معاصر کشور خودمان را نیز مطالعه فرموده و نظرات بسیار عمیقی در رابطه با آثار برجستگان این عرصه ارائه فرمودند.
حال اینچنین مرد با اینهمه کمالات علمی در امر عرفان اسلامی ضمن احاطه بر دقائق عرفان نظری به جهت سیر عملی و کثرت اشتغال در اذکار الهی و طی منازل و مقامات معنوی در هر دو بعد عرفان نظری و عرفان عملی ازاولیاء ا...
کامل و واصل وعالمی بودند که بنا بر خصلت ذاتی عرفان ناب اسلامی ستر و خفا بوده و بنابر حکمت الهی که :
هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند!
مراتبش و مقاماتش ناشناخته ماند ! گو اینکه اهل راز و دارندگان استعداد های کافی واهل ذکر خصوصا" سادات معزز منسوب به ایشان از این فضائل بی خبر و بهره نبودند!
آری مردی با این همه کمالات ظاهری و بسیاری کمالات دیگر که ما نا محرمان از آن بی خبریم! که عمری به تقوی و عبادت و زهد تهجد و صوم اشتغال داشت! و هم و غمش گشودن گره از کار گرفتاران و شاد نمودن دل مهجوران و
راهنمایی گم گشتگان بود! در سلوک روزانه اش با مردم در حیات با برکتش حتی یک نفر پیدا نمی شود !یعنی شنیده و دیده نشد ! که ذره ای غرور و خود پسندی ویا تکبر از ایشان به یاد داشته باشد!
البته همین جا از روح ملکوتی این سید عالیقدر عذر تقصیر می خواهم ! ایشان هیچ گاه اجازه ندادند اندکی ایشان را وصف و یا تمجید نمایند! این چند ورق را فقط به جهت آنکه برای ما مسجل تر شود که این دین و این شریعت چگونه می تواند انسانی جون سید مجتبی طاهری را ساخته و پرداخته کند . تنظیم گردیده وگرنه سید ما از کجا و تعریف و تمجید ایشان از کجا؟؟!!
از ویژگی های برجستۀ سید ؛ هدایت کردن مردمان خصوصاً جوانان بود چه بسیار کسان که به فیض سخن بی ریای ایشان! و به مدد نفس مسیحائی این مرد از ظلمات گمراهی به نورانیت صراط مستقیم ره یافتند!!
البته اشتغال ایشان به علم ظاهر و علم باطن و کثرت عبادت و ریاضت عرفانی هیچ گاه باعث نشدکه سید ، از امور اجتماعی غافل شود.این مرد وارسته در دوران مبارزات با طاغوت ستم شاهی حضور فعال داشته و پس از انقلاب نیز در اجتماعات انقلابی همیشه پای ثابت حضور بوده اند . روز قدسی نیامد مگر اینکه (سید مجتبی) در آن شرکت کرد! و خصوصا" در تبیین آراء سیاسی و ابعاد فلسفی عرفانی حضرت امام (ره) وجهه ی همت داشتند و عجیب به ساحت حضرت امام (ره) ابراز عشق می فرمودند و در بسیاری موافع به تآ یید و روشنگری مواضع سید راهبر رهبر معظم انقلاب اقدام می فرمودند! بی شک مرتبطان با ایشان عشق و اعتقاد عمیق و فلبی وعقلی ایشان را به اندیشه های حضرت امام (ره) و نظام مقدس اسلامی را در می یافتند! الغرض
به درد عشق بساز خموش کن حافظ رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول
سید مجتبی طاهری علامه ای بی بدیل! اقیانوسی آرام از معنا! خدا مردی کامل! عالمی بنشسته بود در گوشه ای!
و اما سخنی با منسوبان معزز ایشان(خانواده محترم آقای طاهری).
عرض شود : اول اینکه این فخر برای شما تا ابد باقیست! تهیت ما را پذیرا باشید به جهت هم نفسی با مردی از اولیا ا... که همین شرافت شما را بس! دوم : این احساس که از فیض حضور آقا سید مجتبی محروم شده ایم ! به واقع برای شما سخت تر و درد آور تر می نماید! اما نه آخر شما منسوبان اهل بیت صبر را میراث دارید از اجداد مطهرتان؟!!
سوم : کثرت مراجعات امثال بنده به این مرد بزرگ بار ها اسباب زحمت شما شد! و شما بی شک شریک معنوی خوشه چینی های بسیاری از مجالس این عزیز بودید ! عجر شما با یکتای بی همتا و آخرین مسئلت ما! حلالیت شماست! بر ما ببخشائید . او غنی بود و ما فقیر او حی بود و ما میت! او یوسف بود و ما بی دل! و اکنون نیز او حی است و ما میت!
چهارم : آقای عزیز در کثرت مطالعه و نگارش بی شک از خاصان عصر حاضر بود! بنده خود از ایشان شنیدم که در مجلس عزای یکی از اقوام چون توقفشان طولانی می شود! و در آن منزل تنها کتابی در زمینه ی آشپزی می یابند! همان کتاب را آنجا تا به آخر مطالعه می کنند! و همه می دانیم! سید عزیز کلاً اهل روزه داری خاص بود و هیچ نسبتی با طعام نداشت! غرض اینکه : تآلیفات و شروح ایشان در زمینه های عرفان اسلامی ، فلسفه اسلامی و فلسفه غرب ؛ میراث شما بلکه میراث همه ی جویندگان معرفت است! این دست نوشته ها که دوستان گه گاه! بر گه هایی از آن را خوانده اند! می بایست به زیور نشر آراسته شوند و صد البته اجازه ی معنوی روح ملکوتی ایشان شرط کار است! صیانت این گنجینه های معرفت رسالت و شرافت عظیم شماست!
ما بدان مقصد عالی نتوان رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند!
و اما بعد :
وصال مردان خدا اوج شادی و بهجت روح متعالی ایشان است! مرگ برای اولیاء ا... جز وصال و جز شکوفائی و جز شادی بی حد و حصر چیز دیگری نیست! خود سید می فرمودند : روز وفاتم اگر بشود شیرینی داد و شادی کرد من شادتر می شوم! پس هم زبان شاعر لک می شویم که :
ساقی گل چهره ! وری باده بار
خم و سبو ! ساغر و می ساده بار
چنگ و رباب و دف آماده بار
سهمی از او حسن خدا داده بار
نور نبی" ولیا" منجلی
ناد علیا" علیا" یا علی
این خاک و این تربت زین پس ! دخیل بند سوختگان و مهجوران و دل شکستگان خواهد بود. سیدمان را حتی در عالم ملکوت رها نخواهیم کرد ! می خوانیمش تا اجابت کند ما را که مردان خدا چون از رنج کشیدن بار تن رها شوند !
آزادتر و آگاه تر و عاجل ترند به فریاد رسی ! از این تربت پاک نور به آسمان میرود...
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد شد !
/**/
از تمامی عزیزانی که از عارف عالیقدر مرحوم سید مجتبی طاهریان ،
خاطره یا دست نوشته ای دارند خواهشمند است که این حقیر را مطلع سازند.
با تشکر - یار آشنا
هو