گام سوم: استمداد دائم از خداوند متعال

فیض دایم الهی:

برای هر فرد مسلمان و مومن کاملاً روشن است که هیچ نیرو واراده ای نمی تواند در جهان بدون ارادۀ خدا تاثیر گذار باشد.(( لا مؤَثِّرَ فِی الوُجُود اِلَّا الّلهِ.)) اوست که غنیّ مطلق است و اگر فیض رسانی دائم خدا نباشد معدوم خواهیم شد.

یا اَیُّهَا النَّاسُ اَنتُم الفُقَرَاءُ اِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنِیُّ الحَمِید.

ای مردم شما همگی به درگاه خدا فقیر هستید و خدا غنی و حمید است.

لذا با درک این معنی سالک باید بداند که هر موقعیت و مقامی که دارد به واسطۀ عنایت خداوند متعال است و اگر می خواهد به مقامات بالاتری نیز نائل آید باید از خدا بخواهد و از او استمداد کند.همیشه باید متذکر این نکته باشد که هر ذکر یا دستوری و یا هر برنامۀ عبادی که برای رشد کردن و رسیدن به خدا انجام میدهد تا هنگامی که خواست خدا و یاری او نباشد هیچ اثری نخواهد داشت.(( لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِااللهِ العَلِیِّ العَظیم.))فقط در حریم امن الهی است که می توان از شرّ شیطان در امان بود.

((
اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ.))نکته ی مهم در این آیه این است که همان گونه که پرستش را منحصر به خدا میکند،یاری جستن را نیز منحصر به خدا می کند.

عالم اسباب

پیام بر اکرم صَلیَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه فرمودند :

اَبَیَ اللهُ اَن یَجرِیَ الاَشیَاءَ اِلاَّ بِاَسبَابِهَا.

خداوند متعال اراده فرموده است که امور را به وسیلۀ اسباب و علل انجام دهد.

ما باید به سراغ استاد برویم و دستورهای وی را انجام دهیم و همیشه متذکر باشیم که در واقع خداست که ما را به سر منزل مقصود خواهد رسانید.یعنی که زمام همۀ اموربه دست خداست و همۀ موجودات از امداد الهی کمک می جویند.

توکل به خدا

اکنون که دانستیم غیر خدا همگی هیچ کاره هستند وهمه کاره خداست،با هم به خدا توکّل کنیم و در این وادی پر خطر وارد شویم.نه به معلومات خودمان و یا حتی تقوایمان مغرور شویم و نه به داشتن استاد غرّه شویم.(( اللهُ لاَ اِلاَّ هُو وَ عَلَی اللهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمنُونَ.))به جز او خدائی نیست و شایسته است که مؤمنین به خدا توکل کنند.

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

برای استمداد از خدا انسان باید به دعاهائی که دارای مضامین توحیدی است، مانند دعای کمیل یا مناجات شعبانیه و... روی آورد و طبق دستور ائمۀ طاهرین عَلَیهِمُ السَّلام و از لسان ایشان با خدا مناجات کرده و از او استمداد کند.

مشکلات معنوی

واقعاً چه کسی است که بیمار معنوی نبوده و نیازمند شفا نباشد؟یا چه کسی بیشتر از سالک الی الله نیازمند یاری و دستگیری است؟ چه کسی بیشتر از او دچار دشمن است؟ چه گرفتاری سخت تر از گرفتاری های این راه است؟انسان مؤمن می تواند با در نظر گرفتن این نکته با استفاده از دعاهائی که از ائمۀ طاهرین در کتب دعا ذکر شده است،از خدا استمداد کند و از او در رفع گرفتاری ها و مشکلات راه یابی بجوید.درمفهوم دعا نیز باید دقت نمود.چه بسا در متن دعا راه خلاصی از مشکلات نیز گفته شده باشد.شما به این دعا وتوضیح قبل از آن توجه بفرمایید:

کفعمی در بلد الامین دعایی مروی از حضرت امیرالمومنین علیه الاسلام نقل کرده است که هر ملهوف ومکروب ومحزون وگرفتار وترسانی آن را بخواند حق تعالی اورا فرج کرامت فرماید وآن دعا این است:

یا عِمَادَ مِن لاَ عِمَادَ لَه وَ یَا ذُخرَ مَن لاَ ذُخرَ لَه.... .

ای تکیه گاه کسی که برای او هیچ تکیه گاهی نیست وای ذخیره کسی که برای او هیچ ذخیره ای نیست.

در این دعا ابتدا ممکن است انسان این گونه تفسیر کند که خدا مورد اعتماد وتکیه گاه کسی است که اهل دنیا به او پشت کرده وهیچ کسی تکیه گاه او نشده است.ناچار او به درگاه خدا روی آورده است.ولی در تفسیری دیگر این گونه می توان گفت که ای اعتماد برای کسی که می داند اعتماد کردن تنها به تو شایسته است وهیچ کسی دیگر سزاوار اعتمادنیست.افق این تفسیر بسیار بالاتر از تفسیر قبل است و در حقیقت این مطلب را به سالک القا می کند که هیچ کسی جز خدا نمی تواند مورد اعتماد باشد و اعتماد به غیر خدا شرک است.پس ای سالک فقط با اعتماد به او در این راه قدم بگذار.

«
الهی بی پناهان را پناهی به سوی بی پناهان کن نگاهی .....»


اشتغال دائم به اسماءالله

یکی از مواردی که برای استمداد از خداوند متعال لازم است شناخت عمیق و دقیق اسماء خداست.طالب خدا و عاشق خدا باید،سر و کار دائم با اسماء الله داشته باشد واز این گنج بی پایان بهرۀ لازم را ببرد. یزدان به فارسی،کرسطوس به رومی،تاری به ترکی و الله به عربی،همگی به معنی خداست.خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایید:

قُل اَدعُوا اللهَ اَوِادعُوا الرَّحمنَ اَیّاً ما تَدعُوا فَلَهُ الأَسمَاءُ الحُسنی. ای پیامبر به امت بگوخدا را با نام الله یا رحمان بخوانند،به هر نامی که بخوانند او را اسماء جالب و زیبائی است.

نود ونه نام برای خدا

همۀ اسماء خدا اسماء الحسنی هستند،ولی ممتاز ترینش نود و نه نام مقدس است که در توحید صدوق،باب اسماء الله تعالی،حدیث هشتم آمده است و نحوۀ خواندنش این است که حرف ندا به آنها افزوده شود؛مثلاً این طور خوانده شود:«یا الله،یا اله،یا واحد... .»و اینک اصل حدیث:...

عن سلیمان بن مهران،عن الصادق،جعفربن محمد،....عن ابیه علی ابن ابیطالب(ع)قال:قال رسول الله (ص):انَّ اللهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالی تِسعَهٌ وَ تِسعیِنَ إِسماً مِأئهٌ اِلاَّ وَاحِدَهٌ،مَن أحصَاهَا دَخَلَ الجَنَّهَ وَ هِیَ:

پیامبر اکرم(ص) فرمودند:برای خداوند متعال نود و نه اسم است.هر کس آن را احصاء (بیاموزد) کند و بر شمارد داخل بهشت می شود.و آن عبارت است از: الله،الأِله،الواحِد،الاَحَد،الصَّمَد،الاَوَّل،الآخِر،...(ادامه را در کتاب غم عشق مطالعه بفرمائید)

هزار نام برای خدا

در دعای شریف جوشن کبیر هزار نام ازنام های خدا آورده شده است.کسی که می خواهد از گنج اسماء الله بهره مند بشود در درجۀ اول باید ترجمۀ اسماء را بداند.سپس در تفسیر اسماء مطالعه کند.آن گاه بعضی از اسماء را که در بشر قابل اتصاف است خودش را متصف به آن بکند.در کتاب «توحید صدوق»، حدیث مفصلی است،در شرح اسم شریف«یا صمد».حضرت باقر (ع) که مبین این حدیث هستند فرمودند:خداوند متعال علوم اولین و آخرین را در این«یا صمد»گنجانید و اگر من بخواهم تا قیامت تفسیر «یا صمد»را بگویم تمام نمی شود.

اگر انسان دائم با اسماءالله سر وکار داشته باشد،گاهی برق اسماء او را می گیرد،به تعبیری دیگر آن اسم برای شما تجلی می کند.هر کجا چنین شد همان اسم را گرفته رهایش نکنید.حلوای لن ترانی ،تا نخوری ندانی.

حضرت مسیح(ع) فرمودند:برادرم موسی (ع)به شماگفت:زنا نکنید،اما من به شما می گویم فکر زنا نکنید.پیغمبر ما که حدود ششصد سال پس ازحضرت مسیح (ع) به رسالت رسیدند ایشان چه گفتند؟«تَخَلَّقوُا بِأَخلاقِ اللهِ»به اخلاق خدائی متصوف شوید.صفات خدائی را کسب کنید ادعای مسلمانی کافی نیست.

همت بلند

برای طی این مسیر طولانی همّتی بلند و عزمی راسخ نیاز است.کسی که هدف خود را قُرب خداوند-جل و علی-قرار می دهد؛هدف بسیار بزرگی را انتخاب کرده و لازم است بداند که برای رسیدن به این مقصود همّتی شایستۀ این هدف باید داشته باشد.در روایتی از رسول اکرم (ص) نقل شده است که«میان بنده و معبود هفتاد هزار حجاب ظلمانی و نورانی است.»مسلّم است که گذشتن از این همه حجاب به راحتی میسر نخواهد بود.هم مدت زمان زیادی به فراخور شیوه سالک نیاز می باشد که از این حجاب ها گذشت،هم اینکه عزمی راسخ و استقامتی مردانه لازم است.کسی که خدا را طلب کرده و همنشینی با حضرت حق آرزوی اوست باید چشم از غیر او،اعم ازنعمت های مادی یا مقامات معنوی بپوشاند مردانه قدم بردارد و مجنون وار به دنبال او باشد؛از فداکاری در راه او دریغ نداشته باشد و همه چیز خود را خالصانه فدای محبوب کند.

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

البته با این همه،این مطلب را نیز باید دانست که خداوند تبارک ونعالی خود مشتاق تر می باشد که بندگانش به وصال او نائل آیند.در حدیث قدسی آمده است که:«مَن تَقَرَّب اِلیّ شِبراً تقرّبتُ الیهِ ذراعاً» هر کسی یک وجب به من نزدیک شود من به او یک ذراع نزدیک می شوم.

عجیب تر اینکه اشتیاق خدا فقط مربوط به بندگان صالح و کسانی که در راه او قدم بر می دارند نیست،بلکه مربوط به تمامی بندگانش می باشد،حتی کسانی که به او پشت نموده اند.در حدیث قدسی دیگری آمده است:

لَو عَلِمَ المُدبِرون کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً.

اگر کسانی که به من پشت کرده اند و روی از من برگردانبده اند بدانند که اشتیاق من نسبت به ملاقات آن ها چقدر زیاد است از اشتیاق این بشارت قالب تهی خواهند کرد